خاطرات زمستان 94

زمستان 1394

امسال، تهران آلوده ترین هوا رو داشت

سال جدید میلادی بود و ما هم خودمون رو تو شادیشون سهیم کردیم و برای سرگرمی باهم درخت کریسمس درست کردیم

رستوران سنتی 

تولد اسیه که امسال خیلی ساده برگزار شد

سفر چند روزه به مشهد 

این چهارمین سفر کوچولو به این شهر زیارتی بود که باز بابابزرگ مهمانسرای بانک ملی رو برامون رزو کرده بودند.

ایستگاه راه اهن تهران

قطار و شیطنتهای گلپسر

همون روز که رسیدیم بعد از خوردن صبحانه رفتیم برای زیارت

کوچولوی خسته ی سفر

و شب دوباره باهم رفتیم زیارت

هوا خیلی سرد بود برخلاف سال پیش همین موقع که مشهد بودیم

مهمانسرا

حرم امام رضا

روزهای اینده که برف بود

این شال و کلاه رو برات بافتم

قرار بود قبل از اینکه بریم مشهد تموم بشه که نشد و مشهد تمومش کردم

غذاهای خوشمزه و باب میل کوچولو

رفتن به مراکز خرید که واقعا با اقا کوچولو سخت بود و هر دفعه بهانه یه چیزی می گرفت

پاستیل خوراکی مورد علاقه 

روز اخر که هوا صاف و افتابی بود و با سرما و سوز همراه بود

تماشای هواپیما

ایستگاه راه اهن مشهد

خیلی لگو دوست داری و بیشتر وقتها با لگوهات بازی می کنی

این هم یه لگو اتشنشانی که به بابا گفته بودی برات بخره و بابا هم به دیجی کالا سفارش خریدش رو داد و برات اوردن

با کمک علی درستش کردید

پازل angry bird که بازیش رو دوست داری

یه دفعه هم بعد از خرید رفتیم فلافل خوردیم گفتیم فلافلای تهران رو هم امتحان کنیم

موهات خیلی بلند شده بود

قبل از اینکه کوتاه کنم

و بعد از کوتاه کردن

گلپسر عاشق ماهی

جوجه کباب

اسنک

این کیک و ذرت مکزیکی رو هم اسیه برات درست کرده

بریم عروسی دختر داییم 26 اسفند 1394

و اواخر اسفند و حال و هوای عید در بازار تهران 

تجریش

شنبه 21 فروردین 95